با وجود چالشها و موانع چهلوچهارسالهای که در مسیر رشد انقلاب اسلامی وجود داشت، ایران توانست با شناسایی ظرفیتها، تمرکز بر گذر از بحرانها و تبدیل چالشها به فرصت، در سایه رهبری مقتدر و ملتی متحد پیروز میدانها باشد.
به گزارش گروه بینالملل مؤسسه فرهنگی قرآن پژوهان شمال، انقلاب چهل و چهارساله ایران، گرچه جوان اما مسیری پر از چالشهای بزرگ را در مسیر رشد خود طی کرده است. پاسخ به این سوال که ایرانِ بعد از انقلاب چگونه توانست بر این چالشها پیروز شود را میتوان از ابعاد متفاوت و به روایت افرادی از نقاط مختلف جهان شنید. در این گزارش قصد داریم تا مهمترین ابعاد و شاخصههای غلبه بر چالشهای این چهار دهه را از زبان کارشناسان و تحلیلگرانی از منطقه غرب آسیا بشنویم که به ایران سفر داشته و با واقعیت جامعه ایرانی بعد از انقلاب آشنا هستند.
یکی از مهمترین ابعادی که از دید رسانهها و کارشناسان جهان پررنگ بوده، تهدیدات نظامی علیه ایران هستند. این بُعد نیز از آنجایی برجسته شد که جنگی بزرگ و همه جانبه علیه انقلاب اسلامی ایران در اوایل پیروزیاش، تحمیل شد؛ جنگی که ایرانِ اسلامی مجبور شد با امکانات نظامی-دفاعی محدود با آن روبهرو شود. گر چه ایرانِ اوایل جنگ تحمیلی حامیان و تسلیحات عراق را نداشت اما توانست با مولفههای قدرت نرمی که اسباب پیروزیاش را فراهم کرده بودند، از سد ائتلاف نظامی بینالمللی علیه حاکمیت و قدرت خود بگذرد.
سابقه جنگ همهجانبه دشمنان علیه ایران اسلامی، به اندازه عمر پربرکت انقلاب است؛ این جنگ با یورش نظامی آغاز و بعدها شامل محاصره اقتصادی و حمله رسانهای شدید از سوی غرب و متحدان عبری-عربیاش شد. تداوم و استمرار این نهال انقلاب اسلامی، تنها در واکنش به چالشها و مشکلات نبود، بلکه انقلاب جوان همزمان با روند مبارزه، بر توانمندیهای خود افزود و منبع بسیاری تحولات سیاسی-نظامی و حتی فرهنگی و امنیتی در منطقه غرب آسیا شد.
رمز موفقیت ایران، این است که طرحها و اهداف دشمن را میشناسد
«مؤید العلی» پژوهشگر و کارشناس مسائل منطقه در گفتوگو با خبرنگار فارس، درباره این موضوع میگوید: «از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ به امامت امام راحل سید روحالله خمینی (ره)، جمهوری اسلامی در معرض چالشها و تهدیدات مستمر و متعددی در حوزههای سیاسی، امنیتی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی قرار گرفت؛ هدف همگی آنها هم ساقط کردن نظامی بود که بر پایه انقلاب مردمی ایجاد شده بود».
العلی در ادامه افزود: «این چالشها از جنگ هشت ساله آغاز شد و تا تهدیداتی همچون محاصره اقتصادی و اعتراضات اخیری که توسط رسانههای غربی تبلیغ و به دست دشمنان ایران اسلامی رهبری شد، تداوم یافته است. تمام تلاشهای دشمنان ایران در رسانههای غربی و عربی این بود که وضعیت ایران را به شکلی غمانگیز به تصویر بکشند و بگویند که آزادیها و حقوق مردم ایران سلب شده و آنها تحت سیطره هستند!»
العلی درباره یافتههای خود از مشاهدات میدانی در ایران میگوید: «یک ماه پیش ایران بودم و دیدارهای زیادی داشتم. جو آرام بازارها، مراکز بزرگ پایتخت و جمعیت فراوان در زیارتگاهها را دیدم. ابداع ایرانیها تنها در ساخت شهرهایشان نبود، از مراکز دفاعی بازدید داشتم و دیدم که پیشرفت بسیار قابلتوجهی در عرصه صنایع نظامی حاصل شده است؛ برایم باعث افتخار و سربلندی بود که میدیدم یک کشور اسلامی به این مرحله از توانمندی رسیده است».
پژوهشگر جهان عرب در نتیجهگیری از تحقیقات میدانی خود، تاکید کرد: «حاصل تمام بررسیهایم این بود که انقلاب اسلامی ایران از تهدیدات علیه خود، فرصت ساخته است؛ فراتر از این، ایران توانسته که چالشهای خود را منبع قدرت قرار دهد و آنها را در مسیر پیروزی به کار گیرد. اکنون نقاط قوت و کانونهایی از قدرت در ایران شکل گرفتهاند که دشمنان متکبر و مزدوران فریبخورده آنان، از جنگ علیه ایران را میترسانند. دستاوردهای ایران در سایه بصیرت رهبری، تعهد مسئولان و اقتدار نهادهای حکومتی به دست آمده و رمز موفقیتشان این است که طرحهای دشمن را شناسایی کرده و بر روی کار برای ناموفق گذاشتن نقشهها علیه خود، متحد و هماهنگاند».
قدرتسازی ایران در بحران؛ مسیری سخت و باشکوه
«قاسم الغراوی» تحلیلگر دیگری است که درباره راههای گذر انقلاب جوان ایران از بحرانها با ما به گفتوگو نشسته است. او معتقد است که برخوردار شدن ایران از ملاکها و معیارهای یک کشور توسعهیافته و مستقل، دلیلی بر آن است که انقلاب چهل و چهار ساله علیرغم تمام چالشها در مسیری درست قرار دارد؛ مسیری که یک نقطه قوت دارد و آن هم این است که در نوع خود، تجربهای جدید و منحصربهفرد است.
الغراوی درباره مولفههای قدرت ایران و گذرش از سد چالشها میگوید: «در سفر به تهران، پاسخ این سوالم را که آیا ایران بعد از انقلاب کشوری قدرتمند بوده یا خیر، اینگونه یافتم. جمهوری اسلامی ایران یک قدرت منطقهای است و به دلیل داشتن ذخایر عظیم نفت و گاز از جایگاه مهمی در امنیت انرژی بینالمللی و اقتصاد جهانی برخوردار است. فراتر از این، ایران اعلام کرد که موفق به ساخت یک موشک بالستیک مافوق صوت شده است؛ بنابراین نتیجه گرفتم که کشور قدرتمندی است که مرعوب تهدیدات نشده و رو به جلو در حرکت است».
تحلیلگر منطقه در ادامه به مولفههای پیشرفت ایران بعد از انقلاب پرداخته و میگوید: «ایران در عرصههای پزشکی در سطوح منطقهای و بینالمللی جایگاه بسیار خوبی کسب کرده و ۳۲ درصد از تولیدات علمی در ایران در حوزه علوم پزشکی هستند. ایران کشوری صنعتی و یکی از مهمترین تولیدکنندگان مواد معدنی در جهان است که در بین پانزده کشور غنی از مواد معدنی قرار دارد زیرا دارای ۶۸ نوع ماده معدنی از جمله سرب، روی، مس، زغال سنگ، طلا، قلع و آهن است. پاسخ سوالهایم درباره ایران را در فناوری و پیشرفتهایی که در نمایشگاه موشکی، پهپادهای ایرانی و تکنیک های امنیت سایبری حاصل شده بود، یافتم».
او در پایان خاطرنشان کرد: «اگر از من درباره مردم ایران بپرسند میگویم، این ملت با وجود تحریم، با آنچه در بازارهایشان در حوزههای صنایع، غذا و دارو موجود است، زندگی میکنند. ملت ایران را، مردمی متمدن و توسعه یافته با عمق تاریخی و ایستادگی در برابر استکبار و توطئههای جهانی دیدم که در سایه رهبری متحد، مشتاق و فداکار برای عزت و سربلندی، پیروزی، آزادی و ثبات تلاش میکنند؛ شعار ایرانیها این است یا پیروزی یا پیروزی».
اتحاد و عشق مردم ایران به کشورشان، نجاتدهنده است
«مفید السعیدی» مدیر عربی «پژوهشهای رسانه و توسعه»، کارشناس دیگری است که در خصوص عبور ایران از چالشهای چهلوچهار ساله با ما به گفتوگو نشست. او ابتدای صحبتش به ویژگیهای منحصر به فرد ملت ایران پرداخت و گفت: احترام ویژهای برای مردم بیداری قائلم که به خاطر کشورشان در مقابل همه نیروهای استکباری ایستادند تا امروز کشوری بسازند که از نظر صنعت، کشاورزی، تجارت و قدرت با قدرتهای به اصطلاح بزرگ رقابت میکند. مردم ایرانی که انتخاب کردند که حامی رهبران و مدیران خود باشند و یک انقلاب جوان چهلوچهارساله را به اینجا برسانند.
المفیدی افزود: «عشق مردم ایران به کشورشان با گرد هم آمدن دور رهبری خود در مواجهه با چالشها، نکته مهم دیگری است که باعث میشود تا شهروند ایرانی مانند کندوی عسل عمل کرده و تصویری را ترسیم کنند که قدرت و استحکام بدنه کشورشان را به تصویر میکشد. ایرانیها به هویت و تعلقات ایمانی خود افتخار میکنند، به تاریخ خود مفتخر هستند و برای آیندهای بهتر، در چارچوب عمق تاریخی و شرایط لازم برای آینده خود تلاش میکنند. درباره رهبر ایران باید بگویم که من ایشان را مسئولی اشرافی ندیدم؛ بلکه احساس کردم همانند پدری هستند که در خدمت فرزندانش ایستاده و در راه ثبات آینده آنها تلاش میکند؛ آن هم در امتداد باور و ماموریتی که با خواستهای آسمانی مرتبط است. آن زمان بود که متوجه شدم دلیل موفقیت و برتری جمهوری اسلامی ایران، تلاش متحدانه مردم و رهبران آنها بر اساس احترام متقابل است».
پایان پیام/